شکست نخورده گنج میسر نمیشود
همهی ما میدونیم که با تلاش هستش که میتونیم به اون چیزی که میخوایم برسیم. جالبه که با تلاش به اون چیزهایی که تصورش رو هم نمیکنیم یا برنامهای براشون نداریم هم میرسیم. اما چطور؟
یک نمونه زنده
اخیرا یکی از بچههای خودمون به نام آقا ابوالفضل خورشیدی رو میبینم که خیلی محکم و پرتلاش داره کار میکنه و من بسیار لذت میبرم از این موضوع. به شخصه خیلی آدمی نیستم که به قول امروزیها نِرد باشم و کد، خروجی و اینطور چیزها منو جذب کنه ولی در مقابلش تلاش افراد و همتشون هستش که من رو متوجه خودشون میکنه.
این آقا ابوالفضل چند ماه پیش چندتا از نمونه کارهاش رو برای من ایمیل کرد که من نظر بدم یا اینکه بذارم در کنال تلگرام و من هم این کار رو کردم. و از اون موقع هم شاهد تلاش بسیار خوبش هستم. گفتم چند خطی اینجا در مورد این روال بنویسم شاید به بقیه هم کمکی بکنه یا تلنگری باشه. هرچند که چیز خاصی هم نیست این حرفا و تقریبا همه ما میدونیم.
تمام مکالمات من رو با این دوستمون در این چند ماه بذاریم روی هم شاید پنجاه کلمه هم نشه. پس حرف هایی که میزنم فقط برداشت خود من هستش و بعدا ایشون میتونن اصلاح کنند.
اول وضعیت این روزهای ابوالفضل رو ببینیم که امیدوارم در آینده نزدیک به مراتب خیلی بهتر بشه و این مسیری که تازه اول راه هستش رو با شتاب خیلی خوبی پشت سر بذاره و اتفاقای خیلی خوبی براش رقم بخوره.
این دوستمون فعالیتش روی سایت کدپن هستش و در حال حاضر توی فقط چند ماه تونسته بیشتر از 400 دنبال کننده داشته باشه و کارهایی با بازخوردهای خیلی خوبی رو ساخته. من هشت سال از اولین کاری که گذاشتم روی کدپن میگذره و هنوز دنبال کنندههای من به 300 نفر نرسیدن 😄
خوب حالا چی میشه که اینطوری میشه؟
من همونطوری که گفتم هیچ چیزی از این دوستمون نمیدونم ولی شک ندارم از 24 ساعتِ روز، 28 ساعتش رو پشت کامپیوتر هستش یا حداقل یک دورهای اینطوری بوده و داشته چیزی درست میکرده و این موضوع من رو یاد خودم میندازه.
از دریبل تا کدپن
تابستونهایی که بین سالهای تحصیلی من توی دانشگاه بود، من میومدم خونه و تقریبا هر روز اینطور بود که صبح بیدار میشدم و مینشستم پشت لپتاپ و یک طرحی رو از سایت دریبل پیدا میکردم و خودم رو میکشتم تا بتونم دقیقا مثل اون رو با سیاساس پیاده کنم.
بعد از کلی جون کندن بالاخره درست میشد و میذاشتم اون دمو رو روی سایت کدپن و سایت دیگهای که دیگه الان زنده نیست، و میشستم تا یکی لایک کنه این کار مارو، حالا مگه کسی اصلا میدید 😄 (این داستان آشناست براتون نه؟)
امیدهای بربادرفته رو جمع میکردم از روی زمین و میرفتم سراغ طرح بعدی، ولی واقعا از فاز درست کردن لذت میبردم، با اینکه اون زمان دانش من خیلی کم بود در مورد سیاساس ولی بازم پر از لذت بود این مسیر برام.
دانش کم، نبودن کسی که بتونه راهنماییم کنه و ذوق کم گرافیکی که داشتم باعث میشد خیلی کند باشم ولی خب از اونطرف تلاش و همتی که داشتم اینها رو جبران میکرد.
مثلا این طرح رو ببینید یادمه چندین ساعت روی انتخاب گرادینت این وقت گذاشتم آخرم اون چیزی که من میخواستم نشد.
See the Pen Pure CSS button switch by Mojtaba Seyedi (@seyedi) on CodePen.
بالاخره اون لحظه میاد
یادمه اون زمان به این هم فکر میکردم که این آقایون کدپن توی آمریکا هستن در نتیجه وقتی من بیدارم اونا خوابن و بالعکس، واسه همون، نصف شب بیدار میشدم و دمو رو روی سایت قرار میدادم که احتمال دیده شدنش از طرف اون افراد رو بالاتر ببره 😄 یادمه بالاخره یک روز یهو چندتا نوتیفیکیشن گرفتم پشت سر هم که فهمیدم یکی از کارهام رفته روی صفحه اول، یَک ذوقی کردم که نگو، اون کار این بود:
See the Pen Flock Login by Mojtaba Seyedi (@seyedi) on CodePen.
بله واسه شمایی که این روزا از شیرمرغ تا جون آدم فضایی روی سایت های مختلف دمو دیدین این دمو خنده داره ولی اون موقع که اینارو درست میکردی ملت فکر میکردن عکس گذاشتی 😄
دیگه هی زرت و زرت میرفتم ببینم چند نفر دیدن و لایک کردن و این حرفا که همه باهاش آشناییم.
خاطره زیاد دارم سر کارهای روی کدپن که باشد در مجالی دیگر 😄
از کدپن تا فرصت شغلی
اون زمان که جمعیت زیادی روی این پلتفرم نبودند وقتی چهارتا کار خوب انجام میدادی توجه خیلیها بهت جلب میشد و در ادامه پیشنهاد کاری داشتی، مثلا یادمه واسه خودم من دو مورد کار پروژهای از آمریکا جور شد و یک مورد هم انگلستان بود. که من فقط با یکی از اینها یک دوره کوتاهی کار کردم. الان طبیعتا چون افرادی که روی کدپن فعالیت دارند زیاد هستند باید بیشتر بدرخشی که به چشم بیای ولی بازم امکانش هست و خیلی هم شدنیه.
انگیزه بوجود بیارین
به هر روشی که دوست دارین به خودتون انگیزه وارد کنید 😄 مثلا خیلیها چالش صد روزه یا سی روزه شروع میکنن که خیلی جالب میتونه باشه.
ناامید نشین تا نتیجه بگیرین
ناامید نشین و به کار با کیفیت بهتر ادامه بدین: همین دوستمون اولش کار میذاشت و اتفاقی نمیافتاد، بعد یک بار میگفت فکر کنم با ایرانیها مشکل دارند 😄 بهش میگفتم مایوس نشو تو کار خودتو بکن و خب نتیجه تلاشش هم نوش جونش تا اینجای کار.
پسانداز کنین
از اینکه دارین وقت میذارین ولی کسی بهتون پول نمیده نگران نباشین، شما در واقع دارین پس انداز میکنین. من شغل الانم رو با دموهایی که همون چند سال پیش درست کردم بدست آوردم بدون هیچ دردسری.
کسب مهارت و متخصص شدن راه میانبر نداره
و در آخر مهمترین مساله اینه که با ساخت هر پروژه یا بچه پروژهای شما حداقل یک چیز یاد میگیرین و این مهارتهای کوچولو در کنار هم شما رو در بلندمدت تبدیل به متخصص میکنه. مثلا گاهی ماها یک نمونه رو میبینیم و میگیم اینکه چیزی نیست و کاری نداره، ولی در واقع وقتی واردش بشیم تازه اون موقع “اینکه چیزی نیست هاش” مشخص میشه 😄
اصلا علاقه ندارین؟
پس شما هم مثل من هستین 😅
خب یک فاکتور علاقه هستش، که کمک میکنه ما بتونیم توی یک مسیر تمرکز کنیم و برای هدفمون انرژی بذاریم. اما گاهی هم هستش که علاقه چندانی هم وجود نداره ولی از سرناچاری یا اینکه بالاخره وارد یک مسیری شدیم و میخوایم ادامه بدیم و بتونیم درآمدی داشته باشیم نیاز به تلاش داریم. خلاصه با هر دیدی که بخوایم به قضیه نگاه کنیم و هرچیزی که توی سرمون باشه باز نهایتا نیاز به تلاش هست.
واقعیت امر
هیچ رازی در مورد موفقیت وجود ندارد. موفقیت نتیجه برنامهریزی، کار سخت و یادگیری از شکستها است.
— کالین پاول
پشت صحنه
جالب بود داشتم فکر میکردم عنوان این پست چی باشه، به انگلیسی توی ذهنم “No Pain, No Gain” بود، بعد گفتم بهتر نیست بشه “No Fail, No Gain”؟
بعد همینطور که فکر میکردم چقدر من خلاقم، طبق معمول رفتم سراغ گوگل دیدم ملت کلی حرف زدن با این عنوان 😄 و جالب تر از همه اینها این عکس بود که چقدر به این پست میاد:
میتونید پست رو به اشتراک بگذارید منم اینجام 👈 @mojtabaseyedi